نمی دانم
آلزایـمر بودی یا عـشق؟
از روزی کـه مبتلایت شدم
خودم را
از یاد بردم …

این بود دنیایی که واسه دیدنش به شکم مادرم لگد میزدم؟؟......

دلــنوشتــه ام را نــوشــتم ...
اما قســمت نبود شــما دردهــايم را بخوانيد و پاک شــد       
..
تنها عکــــس و ســرتــيترش بــس اســت که به حــالم گــريه
کنــيد ...
دعــــــا کــــنــيدبــراي ايــن روزهــايــم

About

دلم می نالد از درد جدایی خدایا چاره ای صبری و راهی

چه شبها در فراغش گریه کردم تو خود شاهد بر این دیر اشنایی

به هر برزن رسیدم ناله کردم ز دل فریاد سر دادم کجایی

تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست
حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست
من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم
افسوس؛که یک لحظه تماشای تو رؤیاست

 

چه خوب که من بهشت را
به بوسه های تو بخشیدم....
حالا
همه جا بوی بهشت دارد
و من
عطر بوسه های تو

زندگی

"زندگی" بـه من آموخـت . . .

آدمها نـه " دروغ " می گویند

نه زیر " حرفشان " می زنند .

اگر " چیزی " می گویند . . .

صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت

نبـایـد رویش " حساب " کرد 

گاهی اوقات فکر کردن یک نفر

ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند

دوست دارم این لبخند های بیگاه و آن یک نفر را

حال آدم خراب پرسیدن ندارد

اما

دستانش گرفتن دارد

مهم نیست

• 
  

مهم نیست

دور باشی

یا که نزدیک

از روبه رو بیایی

یا که روی بگردانی از من

ماه را از هر طرف که ببینی ماه است  . . .

من که نباشم

• 
  

من که نباشم دنیا یک “من”کم دارد

تو که نباشی من یک “دنیا” کم دارم . . .